گزارشی از مراسم سخنرانی دهه اول محرم ۹۸
یکشنبه, ۲۴ شهریور, ۱۳۹۸به مناسبت أیام سوگواری حضرت أباعبدالله الحسین(ع) در دهه أول محرم جلسه سخنرانی با حضور حجت الاسلام و المسلمین دکتر رکن الدینی با موضوع أدب برگزار گردید.
ایشان در تبیین معنای أدب گفتند: أدب در لغت بهمعنای: شگفت، تعجب، روش پسندیده و نیکو، دانش و معرفت، تمرین دادن نفس، حسن اخلاق است و در اصطلاح أدب به معنای: حفظ حد و أندازه هر چیزی و تجاوز نکردن از آن حد میباشد.
أدب یک قوه است، یک هنر است و یک توانمندی است که در رفتار، خود را نشان میدهد، مثل قوه عدالت، قوه صداقت، همانطور که صداقت و عدالت باید در وجود انسان ملکه شود تا انسان بتواند در شرایط خاص عدالت را برقرار کند و صداقت را پیشه خود قرار دهد، درباره أدب نیز همینطور است باید در وجود انسان ملکه شود تا انسان در شرایط خاص؛ یعنی در موقع عصبانیت أدب را رعایت کند.
أمیرمومنان(ع) میفرماید :«الأدب كمال الرّجل» أدب كمال مرد است. (غرر الحكم، ح ۹۹۸)
نکته: أدب، صفت نفسانی و اکتسابی است مثل عدالت و صداقت که اکتسابی است و باید تلاش کنیم و آن را به دست بیاوریم. أدب دارای أبعاد گستردهای است، بعضیها گمان میکنند که أدب فقط در گفتار است در حالی که أدب در گفتار، بخشی از أدب است و أبعاد دیگری از أدب مانند: أدب در نوشتن، در نگاه کردن، در راه رفتن، در نشستن وجود دارد.
ارزش أدب
إمام علی(ع) میفرماید: «خير ما ورّث الآباء للابناء الأدب» بهترين چيزى كه پدران به پسران إرث میدهند أدب است. (الکافی، ج ۸، ص ۴۱۶)
آن حضرت میفرماید: «الأدب كمال الرّجل» أدب كمال مرد است.) غرر الحكم، ح ۹۹۸(
أمیرمومنان(ع) میفرماید: «يا مُؤمِنُ اِنَّ هذَا العِلمَ وَالاَدَبَ ثَمَنُ نَفْسِكَ فَاجْتَهِد فى تَعَلُّمِهِما ، فَما يَزيدُ مِنْ عِلْمِكَ وَ اَدَبِكَ يَزيدُ فى ثَمَنِكَ وَ قَدْرِكَ ، فَاِنَّ بِالْعِلْمِ تَهْتَدى اِلى رَبِّكَ وَ بِالاَدَبِ تَحْسِنُ خِدْمَةَ رَبِّكَ وَبِأَدَبِ الْخِدْمَةِ يَسْتَوجِبُ الْعَبْدُ وَلايَتَهُ وَقُرْبَهُ ، فَاقْبَلِ النَّصيحَةَ كى تَنْجُوَ مِنَ الْعَذابِ»
اى مؤمن! به تحقيق اين دانش و أدب بهاى جان توست پس در آموختن آن دو بكوش كه هر چه بر دانش و أدبت افزوده شود بر قيمت و قَدْرت افزوده مىشود؛ زيرا با دانش به پروردگارت راه مىيابى و با أدب به پروردگارت خوش خدمتى مىكنى و با أدب در خدمتگزارى، بنده سزاوار دوستى و نزديكى به او مىشود. پس اين نصيحت را بپذير تا از عذاب بِرَهى. (بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۸۰)
معیار أدب
أمیرمومنان علی(ع) میفرماید: «كَفَاكَ أدباً لِنَفْسِكَ، اجْتِنَابُ مَا تَكْرَهُهُ مِنْ غَيْرِكَ» براى أدب كردن خود همين بس، كه از هر چه از ديگران ناپسند مى دارى، اجتناب كنى. (نهج البلاغه، حکمت ۴۱۲)
یکی از جاهایی که باید أدب داشت، أدب در محضر خدای متعال است به عنوان مثال هنگام نماز خواندن، با همان حالتی که در خانه هستیم، با همان لباسی که در تن داریم، به اقامه نماز در مقابل خالق خود که ولی نعمت ماست میایستیم در حالی که وقتی بخواهیم به دیدن یک شخص برویم وضع ظاهری خودمان را مرتب میکنیم و با لباس مرتب و معطر به ملاقات ایشان میرویم. در حالی که أدب نسبت به خدا اقتضا میکند که زمانی که برای نماز آماده میشویم آداب ظاهری و باطنی را رعایت نماییم.
آیت الله مصباح یزدی در کتاب اخلاق در قرآن مینویسد: انسان با خودش، هم نوعش، خدا و طبیعت در ارتباط است و در همه این ارتباطات، انسان باید اخلاق را رعایت کند بطور مثال محیط زیست مانند: حیوان، گیاه، جمادات (سنگ، چوب …) دارای شأن اخلاقی است چون شعورمند و مختار هستند. خدا در قرآن میفرماید: «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است خدايى را كه پادشاه پاك ارجمند فرزانه است تسبيح مى گويند (جمعه، آیه ۱)
و در آیه دیگر میفرماید: «يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَنْ فِي الأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبَالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ» هر كس در آسمانها و هر كس در زمين است و خورشيد و ماه و [تمام] ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان براى او سجده مى كنند. (حج، آیه ۱۸)
تعامل همکاران با یکدیگر
یکی از مسایل مهم درکارهای جمعی و اداری بحث أدب است.
در یک مجموعه کارمندی، اشخاص باید به معنای واقعی با هم صمیمی باشند، صحیح نیست که جمعی در کنار هم مشغول به کار باشند ولی قلوب آنها به هم نزدیک نباشد. انسانها بخش مهمی از عمر خود را در محل کار سپری میکنند و باید توجه داشت که بخشی از سرنوشت اخروی ما در محل کارمان رقم میخورد، مهمتر آنکه بخش عمده امور تربیتی انسان در محل کار شکل میگیرد.
توجه به این نکته ضروری است که: معنای أدب این نیست که انسان أهل شوخی و لبخند نباشد بلکه باید لبخند و شوخی خود را همراه با أدب و نزاکت کند.
إمام جعفر صادق(ع) میفرماید : «اّدِّبني ابي(ع) بثلاثٍ: … قال لي يا بُنَيَّ مَنْ يَصْحَبُ صاحِبَ السَّوءِ لا يَسْلَمُ وَ مَنْ لا يُقّيِّدُ الْفاظَهُ يَنْدَمُ» پدرم مرا با سه چيز تربيت كرد (أدب كرد) و به من فرمود: اي پسرم، هر كه با دوست بد همنشيني كند، سالم نماند و هر كه گفتار خود را مهار نكند، پشيمان شود و هر كه به مکان بد رود، آماج (و هدف) تهمت و بدگماني قرار گيرد. (تحف العقول، ص ۳۷۶)
یکی از چیزهایی که در عرف ما وجود دارد این است که گفته میشود فلانی شخص حاضر جوابی است یکی بشنود پنج تا جواب میدهد و این را یک هنر میدانند و اگر کسی أهل جواب دادن نباشد را انسان بیعرضهای تلقی میکنند، در حالی که این تفکر غلط است هنر زمانی است که انسان با تأمل، فکر و أدب جواب بدهد.
أدب در کربلا
یکی از آدابی که در کربلا شاهدش هستیم نیکی به دیگران است.
حر بن یزید ریاحی با لشگریان خود، سه روز قبل از ورود کاروان إمام حسین(ع) به سرزمین کربلا، سایه به سایه با سیدالشهدا همراه بودند، تا اینکه روز دوم محرم دستور آمد هرکجا که هستید در همانجا حسین(ع) را متوقف کن. حر و لشکرش در آن ایام دچار مشکل کم آبی شدند وقتی إمام از این أمر باخبر شدند دستور دادند هرچه که آب دارید در اختیار لشگر حر قرار دهید و خود إمام حسین(ع) هم شخصا در رساندن آب به دشمن کمک میکند.
در روز دوم که حر کاروان إمام حسین را در سرزمین کربلا نگه میدارد إمام حسین(ع) میفرماید: بگذار برگردیم مدینه حر قبول نمیکند و میگوید موظف هستم که شما را اینجا نگه دارم. إمام دست به قبضه شمشیر برد و بر سر حُرّ فریاد کشید و فرمود: «ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ! مَا الَّذی تُرِیدُ أَنْ تَصْنَعَ؟»؛ مادرت به عزایت بنشیند! مىخواهى چه کار کنى؟
حر گفت: اگر جز شما هر یک از أعراب در این حال با من چنین سخنی میگفت پاسخش را میدادم! اما به خدا قسم که نمیتوانم نام مادر شما را جز به نیکی ببرم.
حر احترام میگذارد و جواب نمیدهد و همین احترام و أدبی که نسبت به أهلبیت(ع) داشتند باعث میشود که عاقبت به خیر شود.
پذیرش عذر دیگران
حر با توجه به بدی بزرگی که به سیدالشهدا و أهل بیت(ع) ایشان کردند روز عاشورا وقتی خدمت إمام حسین(ع) آمد أرباب با آغوش باز او را پذیرفت و حر به پشت خیمهها رفت و خطاب به زنان گفت: من حر هستم. من کسی هستم که شما را اینجا زمینگیر کردم. من همان کسی هستم که دل شما را لرزاندم. مرا ببخشید.
تمام خانمهای أهل بیت(ع) به تأسی از رسول خدا(ص) و سیدالشهدا(ع) از حر گذشتند.