روز دانشجو؛ روز مبارزه با استعمار
شنبه, ۱۶ آذر, ۱۳۹۲
جنبش دانشجویی، حرکتی خودجوش از سوی قشر فرهیخته
دانشجو و بر اساس احساس تعهد به اجتماع است که با توجه به آگاهی و جوانبودن آن،
همواره در مسیر بسیاری از تحولات فکری و سیاسی در جوامع امروزی قرار دارد.
دانشگاه بهعنوان کانون پرورش نخبگان علمی و سیاسی و مرکز اصلی رشد و بالندگی جوامع،
یکی از پایگاههای مهم در مسائل مختلف جامعه، بهخصوص در امور سیاسی است و
دانشجویان بهعنوان رکن اصلی دانشگاه، نقشی اساسی در این فرآیند ایفا میکنند.
شاخصة اصلی جریان دانشجویی و دانشگاهی، عقلانیت رفتاری است و این ویژگی، تنها در
بستری شکوفا خواهد شد که دانشگاه از شأن واقعی خود تبعیت کند.
در ایران نیز، جنبشهای دانشجویی همانند سایر کشورها، همواره نقش تعیینکنندهای در
تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور داشتهاند که با توجه به افزایش تعداد
دانشجویان و گسترش دانشگاهها، ابعاد گستردهتری یافته است.
آغاز تحولاتی که در این حوزه پدید آمده است را باید در تأسیس دانشگاه تهران (۱۳۱۳ش)
دانست. از آن زمان تاكنون که بیش از هفتاد و نه سال از عمر دانشگاه و جنبش دانشجویی
در ایران میگذرد، جنبش دانشجویی فراز و نشیبهای فراوانی را گذرانده است. تأسیس
شاخه دانشجویی حزب توده (۱۳۲۲)، سركوب دانشجویان در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲، انقلاب اسلامی
(۱۳۵۷) و تسخیر سفارت آمریكا در تهران از سوی دانشجویان پیرو خط امام (۱۳۵۸) و دهها
حادثه تاریخی دیگر، نشانگر اهمیت نقش دانشگاه در تحولات جامعه ایران است.
اما رویداد تاریخی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، نقطهعطفی در تاریخ جنبشهای دانشجویی ایران بهشمار
میرود که مروری بر آن میتواند در شناخت این جنبش، مفید باشد.
در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، محمدرضا پهلوی با حمایت همه جانبه امریکا و بودجه ۲۱ میلیون
دلاری سازمان جاسوسی این کشور (C.I.A) بار دیگر بر اریکه قدرت نشست و دولت مصدق نیز
سرنگون شد.
ریچارد نیکسون – معاون رئیس جمهور وقت امریکا – برای تثبیت پایههای حکومت شاه و
مشروع جلوه دادن رژیم کودتا، تصمیم گرفت به تهران سفر کند و از نزدیک شاهد اوضاع
سیاسی ایران باشد. در ۱۴ آذر ـ دو روز قبل از آن واقعه تلخ ـ زاهدي تجديد رابطه با
انگلستان را رسماً اعلام کرد و گفته شد «دنيس رايت» – کاردار سفارت انگلستان – چند
روز بعد به ايران خواهد آمد. از همان روز تظاهراتي در گوشه و کنار به وقوع پيوست که
در نتيجه در بازار و دانشگاه عدهاي دستگير شدند. اين وضع در روز ۱۵ آذر نیز ادامه
داشت. بيشتر اعتراضات از دانشکده پزشکي، داروسازي و حقوق و علومسیاسی آغاز شد. صبح
روز ۱۶ آذر، سربازان ارتش و گارد شاهنشاهی به همراه تجهيزات فوقالعاده خود، برای
اولینبار وارد دانشگاه شدند. برای جلوگیری از بروز تنشهای بعدی نیز، دانشگاه رسماً
تعطیل اعلام شد.
اما ورود تعدادی از نظامیان در کلاس درس یکي از اساتيد دانشکده فني (مهندس شمس،
استاد نقشهکشي) به بهانه دستگیری دو دانشجوی معترض به حضور نظامیان در دانشگاه،
موجب اعتراض دانشجویان حاضر در کلاس و نقطه آغاز اعتراضات دانشجویی شد. نظامیان پس
از محاصره دانشکده فنی، به روی دانشجویان آتش گشودند که در این میان سه دانشجو به
نامهای "احمد قندچی"، "آذرشریعت رضوی" و "مصطفی بزرگنیا" به شهادت رسیدند.
شهادت این سه دانشجو در راه استقلال کشور و با هدف مبارزه با استکبار، برگ زرینی در
تاریخ جنبش دانشجویی ایران به شمار میرود. ۱۶ آذر «روز دانشجو» نام گرفت تا یادآور
فریاد دانشجویان آزادیخواه و ایستادگی این نسل زنده و جاری، در برابر امپریالیسم
امریکا و انگلیس باشد.
شهید مصطفی چمران که خود در آن حادثه خونبار حضور داشته است، در ۱۶ آذر ۱۳۴۱ و در
بیان خاطرات آن روز میگوید:
«از آن روز – یعنی ١٦ آذر ١٣٣٢ – سال ها میگذرد؛ ولی وقایع آن روز چنان در نظرم
مجسم است كه گویی همه را به چشم میبینم؛ صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین میاندازد.
سكوت موحش بعد از رگبار، بدنم را میلرزاند. آه بلند و ناله جانگذار مجروحین را در
میان این سكوت دردناك، میشنوم. دانشكده فنی خون آلود را در آن روز و روزهای بعد،
به روشنی میبینم.
آن روز، ساكت ترین روزها بود و چون شواهد و آثار، احتمال وقوع حادثهای را نشان میداد،
دانشجویان بیاندازه آرام و هوشیار بودند كه به هیچ وجه، بهانهای به دست كودتاچیان
حادثهساز ندهند. پس چرا و چگونه دانشگاه گلولهباران شد و چطور سه نفر از بهترین
دوستان ما، بزرگنیا، قندچی و رضوی، به شهادت رسیدند؟ …..»
محمد ابراهیم نیکزاد